چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...
چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...

گیرو دار مذهب در عصر حاضر

حرف دل ما رو زدی سرباز  این پستتو با تک تک سلولای بدنم قبول داشتم !

حرف حقه باید قبول کنی چه خوشت بیاد چه بدت بیاد

حقیقت اینه که باید دست کشید از دیده شدن ها و برای چشم مردم برای خدا و امام حسین کار کردن!

حقیقت اینه که باید به قلبمون رجوع کنیم .

یه سوال؟!اگه تو گیرو دار زندگیمون یه عملی ،کاری رو به زندگیمون اضافه کنیم که آگاهی کامل داریم از خطا بودنش واین به ظاهر باعث بشه که خیلی زرنگ باشیم و اهل کار!تا این که اون خطا و تقلب رو حذف کنیم و همچین زرنگ به نظر نرسیم و رضایت نداشته باشیم از شغل و حرفه و...کدومو انتخاب میکنی؟؟؟راست و حسینی "اقرار به خطا بودنه میکنی؟"

پ ن :امروز من توی مسجد به عنوان عضو تحصیل کرده روستا نظر خودمو راجع به شغل اصلی زنان گفتم.

ناگفته نماند که به این نکته اساسی توی حرفام اشاره کردم که:قالی بافی دچار تحریف شده و تقلب رو واردش کردن ،گفتم قبلا گره میزدند رنگ رو به تار گره میزدند الان نخ و رنگ رو از لای تار عبود میدن و به اصطلاح "قلاب بافی و لر بافی میکنند"

این رو هم متذکر شدم که خریداران فرش هیچ فرقی نمیذارن بین فرش اونی که با زحمت بافته  شده و گره زده و اونی که تقلب کرده و فقط تونسته توی مدت زمان کوتاهی کارشو به اتمام برسونه!

میدونید چی شد؟شدم باعث یه دعوا و بحث

به خاطر چی؟به خاطر گفتن حرف حق

چون الان دیگه اکثرا اینجوری میبافن و فقط به دروغ میگن که گره میزنن ...

کلی با خودم کلنجار رفتم که اونجا جای این حرفم بود یانه؟ولی الان میبینم که بود !همه آدمای توی مسجد ادعای دین و مذهب میکنن ولی از حرف حقی که من زدم حمایت نکردن یه جورایی میخواستن منو بخورن و بزنن که چرا اینو گفتم

به مامان میگم خدا به خیر کنه !


گوشتونو بیارین لطفا:من از اینجا میرم "عمرا وقتمو بذارم واسه آباد کردن"