میخوای یکم حرف بزنی تا غمت کم بشه بعد به وسطای بحث که میرسی رنگ صدات عوض میشه و یه درد پنجه هاشو توی گلوت فرو میکنه!!!
میری توی یه اتاق تاریک!کامپیوترو روشن میکنی و از این سکوت بیــــــــــــــزاری که با خودت داری.
پوشه آهنگارو باز میکنی و همه رو play میکنی یکم آروم میشی ...
یه آهنگی میاد که ویرونت میکنه!
ویرون به معنای تمام ...
جز اشک جز بغض کاری از دستت برنمیاد
زل بزنی به صفحه روشن مانیتور
خدایا کاری کن ...
نوشته شده در چرکنویس یادداشتهایم در تاریخ 1393/4/22
چقدر دردناک بود.....
امیدوارم بهتر باشی..
مرسی سرباز
ممنونم
ایشالا همیشه دلت شاد باشه
راستی شرمنده این مدت سر نزدم
مرسی
امیدوارم بهترینها برات توی این شبها رقم بخوره
خوبی عزیزم,اره اون جای جوش هم خوب شد کاملا,مامان هم خوبه...تو چطوری؟
سلام مهربانم
منم خوبم عزیزم
خدا رو شکر