چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...
چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...

حس قشنگ بودنش

بگردی تو اتاقش  جوراب چرکاشو پیدا کنی با عشق بشوریشون .

بعد یه ماه از نامزدیت نگذشته باشه ببینی رمز قفل گوشیشا عوض کرده !اخم کنی و تو  رو متوجه خودش کنه بگه رمزو بلدی بزن .بعد بفهمی رمز گوشیشا عین رمز گوشی تو کرده ...

لب تابش نباشه سرجاش بپرسی ازش که پس کو ؟؟؟! بگه مگه خودت نگفتی جمعش کن تو دست و پا نباشه خراب نشه؟!

بهش  بگی خدا کنه بچمون چشاش مث تو باشه  (خخخ)بگه باشه سعی خودمو میکنم ولی  رنگش از من باشه حالت و شکل چشم و ابروهاش باید مث تو باشه ...

سرکار باشی و ضعف کنی از خستگی  مدام خاطراتت باهاش بیاد جلو چشت  بخندی  و بقیه ندونن چرا میخندی !حالت خوب بشه  سرحال بیای.

از انتخابم راضی ام .

 این روزا  برای ادامه دادن  حضورش الزامیه .نقطه عطف  زندگی من حضور نازنین کسیه که اومدو به  دنیام رنگ  خوشبختی  داد.

اسکلت خونمونم داره تکمیل میشه :)

گریه اتو قورت دادی تا حالا؟؟؟

تقریبا روزی  صد باری با صورت میخورم زمین!(ایهام) دردم میاد ،بغضم میگیره !گریه امو قورتش میدمو پامیشم ...

درست در اوج شورو شوق جوانی به سر میبرم  ، و هر روز حدود 12-15 ساعت مشغول کار هستم .

هر از گاهی فکر میکنم که چند سال دیگه که برگردم به گذشته و بخوام خاطرات و جونی کردن های 24 سالگیمو به یاد بیارم ، چی میاد توی ذهنم ؟!!!

سگ دو زدن ،  زیر دست  بودن یه مشت نفهم و کله خر،

واقعن چرا زندگی من این همه باید سختی توش باشه از اول اول اول تا الان ؟!!

دلتنگ اینجام خیلی...دوس دارم دوباره بیامو هی آپ کنم.این وبلاگ راه نجات منه ،توی وقتایی که هیچ کسو ندارم باهاش حرف بزنم .

تنهایی ادما ربطی به مجرد بودنو متاهل بودنشون نداره ...

در هر صورت در حال گذران روز ها هستم  به امید خدا.

دوس دارم بدونم کیا میان میخوننم  خدا پشتو پناهتون.