چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...
چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...

برج

دارن‌ یه‌ بُرجی‌ می‌سازن‌ با ده‌ هزار تا پنجره‌

می‌گن‌ که‌ قدِ برجشون‌ از آسمون‌ بُلن‌تره‌

برای‌ ساختنش‌ هزار هزار درختو سر زدن‌
پرنده‌های‌ بی‌درخت‌ از این‌ حوالی‌ پَرزدن‌

می‌گن‌ که‌ این‌ برج‌ِ بلند باعث‌ِ افتخار ماس‌
حیف‌ که‌ کسی نمی‌دونه خونه‌ی افتخار کجاس

باعث‌ِ افتخار تویی‌ دخترِ توی‌ کارخونه‌
که‌ چرخ‌ِ زنده‌موندنو دستای‌ تو می‌چرخونه‌

باعث‌ِ افتخار تویی‌ سپورِ پیرِ ژنده‌پوش‌
نه‌ این‌ ستون‌ِ سنگی‌ِ لال‌ِ بدون‌ِ چشم‌ و گوش

ستون‌ِ آسمون‌ خراش‌!
سایه‌تو ننداز رو سَرَم‌
تو شب‌ِ بی‌ ستاره‌ هم‌
من‌ از تو آفتابی‌تَرَم‌

یه‌ روز میاد که‌ آدما تو رو به‌ هم‌ نشون‌ بِدَن‌
به‌ ارتفاعت‌ لقب‌ِ «پایه‌ی‌ آسمون‌» بِدَن‌

اما خودت‌ خوب‌ می‌دونی‌ پایه‌ نداره‌ آسمون‌
اون‌ که‌ زمینی‌ نمی‌شه‌ با حرف‌ِ پوچ‌ِ این و اون‌

پَس‌ مث‌ِ طبل‌ صدا نکن‌! نگو بُلن‌ترین‌ منم‌!
من‌ واسه‌ رسوا کردنت‌ حرف از درختا می‌زنم‌

درختای‌ مُرده‌ هنوز، خواب‌ِ پرنده‌ می‌بینن‌
پرنده‌های‌ بی‌ درخت‌ رو سیمای‌ برق‌ می‌شینن‌

به‌ قد و قامتت‌ نناز ! آهای‌! بلندِ بی‌خبر!
درختا باز قد می‌کشن حتا تو سایه‌ی تبر.

ستون‌ِ آسمون‌ خراش‌
سایه‌تو ننداز رو سَرَم‌
تو شب‌ِ بی‌ ستاره‌ هم‌
من‌ از تو آفتابی‌تَرَم.

یغما گلرویی / ۱۳۷۸

نظرات 1 + ارسال نظر
ghamahang یکشنبه 26 دی‌ماه سال 1395 ساعت 10:52 http://ghamahang.blogsky.com

سلام. من تو وبلاگم آهنگ غمگین (بیشتر بی کلام) میذارم.‏
اگه دوست داشتین به من سر بزنین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد