چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...
چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...

خال جان:)

خال به خودی خود بد نیست.

  خالِ گوشتیِ بزرگِ زیر گوش ِمن  که تا حدود یک سال پیش نقشه هایی در دوران  مجردی برایش میکشیدم   !که حتمن یک روزی میسپارمش به دست  تیغ جراحی و از بیخ و بن  درش می اورم  . این روز ها در پوست خود نمی گنجد...

توقع داشتم  بهش که میگویم این خال گوشتی زیر گوشم  زشت است مگر نه؟ اوهم موافقت کندو بگوید یک روزی میرویم درش می آوریم!

ولی  ولی نشانی اش را پرسیدوبوسه ای   که به خال  زد  هم من  یادم رفته  که  خالی زشت داشتم زیر گوشم  هم خال زیبا شده  اصلن منِ بدونِ خال زیبا نیست که ...

حس غرور به آدم دست میده برخورد با همچین آدمی

اصولن باس  از یه جایی به بعد سکوتو شکستو  جواب داشت واسه بعضی ادما !

از یه جایی به بعد اون  دختر سر به زیر و مودب  زیر خروار ها  حرف مفتو  خالی از عقل  دفن میشه  لذا برای نفس کشیدن و ادامه  حیات باید  کمی زبون دراز بود .نه که احترام نیاشه ها  نه اصلن.

با خنده هم میشه جوری جواب داد که طرف دفعه اولو اخرش باشه  پاشو از گلیمش درازتر میکنه  ایضن  میشینه سرجاش 

:))

شاید  قسمت بود  من ناغافل راهی بشم !

نخوامو به اجبار راهی بشم 

دلم شور بزنه از دیر رسیدن  ...دلم هی  نگران  بشه و یه هویی بگن ماشین بیرون منتظرته  سوار شو که زود برگردی .

وسط راه بار شکر بخوان  ماشین بره توی خمینی شهر بار شکر بزنه 

من  ببینمش  

آخ ...بدن نحیف و لپ قرمزو دستای یخ زدشو  جاکت نازکشو تو اون سوزو سرما.هی با چشام توی اون ایسوزو صداش کنم  !هی سرگردون باشه و توی اون پیاده رو بره و برگرده 

تو دلم هزار تا فکر بکنم  برای اون ودیر رسیدنم بشه به درک...

نگاش بیوفته تو چشمامو  بیاد پای ماشین  

میخواستم  دستاشو بگیرم  .بغلش کنم .زار بزنم 

ولی  اینو امروز مطمئن شدم

قسمت بود برم 

به خدا