حدود ۱۰-۱۲سال پیش اون وقتی که قرار بود ثبت نام بشه برای نامزدی شورای شهرو روستا...
عموی منم حوس کرد بره شورا بشه .!!!
آقا عمومون میاد خونه و توی مدارکش که بامدارک مادر بزرگم(ماجیم)مشترک بوده میگرده چیزایی رو که لازم بود واسه ی ثبت نام پیدا میکنه و دوون دوون میره محل اسم نویسی
اونجا که میره مدارکو درمیاره میده به اقاهه...
اونجا آقاهه نشسته پاکت عکسو میگیره باز میکنه...
بعد متعجب میشه و هی به عکس نگاه میکنه هی به عموم
آقاهه
عموم
بعد به عموی بنده میگه این عکس خودته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اونم عکسو میگیره وقتی نگاه میکنه میبینه عکس ماجیو برده
جالب اینجاست که ماجی بنده اون عکسو با عینک ذره بینی با اون دور سیاهش گرفته بوده...
گفتم چون مناسبت داره توی این مدت گفته باشم
سلام دوست عزیز
با ارسال نظرات و پیشنهادات خود درباره طرح های گرافیکی دو بعدی وبلاگ زیر برنده کارت شارژ 2000 هزار تومانی شوید
* بدون قرعه کشی *
http://www.faridkarami.blogsky.com/
ای دیفونه
من که میدونم شمامیخواین بهم بخندین!!!
اصن کی گفته به شما بخنده؟

ما که نه درخواست عکس کردیم نه گفتیم اگه بذاری بهتون میخندیم...
رمانو هنوز نخوندم
وقتم کمه