در این جا زبان وگویش ولایتی ومحلی دیگر رخت بربسته .
چند وقتی میشه که توی روستا، مادر پدر های گرام ؛دیگه با بچه هاشون به زبون محل زندگیشون حرف نمیزنند.نمیدونم این سنت پسندیده رو کی وارد کرد واین طوری به گند کشید همه جا رو!!!
یعنی اگه یه نفر بیاد کل بچه هارو جمع کنه از چهل نفر دو نفر به زبون مادریشون حرف میزنند،و بقیه به اصطلاح فارسی صحبت میکنند
درواقع این بلای جانمان سوز از اوایل دهه هشتاد شروع شد...
حالا اگه درست وحسابیم صحبت میکردن فارسی رو میشد تحمل کرد.این بچه ها در حالی که مامان باباهاشون به زبان محلی با هم حرف میزنند مجبورند فارسی صحبت کنند.بارها و بارها شده با بچه خالم که صحبت میکنم خیلی از واژه ها رو بدجور قاتی پاتی میگه...مثلا ما که به تخم مرغ میگیم :تخمر!
اگه ازش بپرسم اقا صادق چی خوردی؟میگه :من تخمرچی خوردم.
ماها که باها مون از اولش به زبان مادریمون حرف زدن هر دو رو خیلی هم خوب حرف میزنیم
نمیدونم شاید یکی از دلایل این اتفاق این باشه که عقده کمبود محبت از طرف والدینشون دارن !
ویا این که توی همه جا دهاتیا سرخورده و به سنبل بی فرهنگی معرفی شدن!
لطفا باهام همفکری کنید ونظر بدین
سلام...
دوست من اولا با این موضوع احساسی برخورد نکن چون این فرهنگ نرم و خزنده ایه که توی اغلب جاها راه پیدا کرده و خیلی سخت میشه جلو شو گرفت مگر با کارهای زیربنایی و مستمر که اولا جلو گیری از مهاجرت بشه بعدشم واسه یه روستایی با گویش خودش همه شرایط واسه کار و درس و زندگی فراهم باشه...
حالا فکرشو بکن یه بچه بخواد با گویش محلی حرف بزنه بعدشم بخواد زبانهای دیگه را هم یاد بگیره که این لازمه اش اولا ریشه دار بودن هر فرهنگ برای جلوگیری از نابودی خودشه و دیگری فراهم بودن شرایط که مثلا بری به مغازه دار بگی تخمر میخوام اونم بگه چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا مشکل از کی و از کجاس که بگذریم...
شمال زندگی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام ...
نه بچه مرکز ایرانم
فکر کنم تالاب گاوخونی روشنیدی
حرفتو کاملا قبول دارم...
بهم سر بزن..
ممنون دوست گلم...
لینک شدی عزیزم
شماهم لینک شدی!
از اینکه مارو قابل دونستی متشکریم آبجی
سلام
این روندیه که تقریبن از پنجاه سال قبل شروع شده و میوه اش رو در دهه هشتاد شما مشاهده کردید...
ناشکری نکنید!! در روستای ما چندان کسی باقی نمونده که صحبت بکنه ...حالا به هر زبانی
ممنون سرزدین