چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...
چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...

کاش بازم بخونه برام...

چند وقتی هست که میاد میخونه...

از اون اقوامش زیاد خوشم نمیاد اصلا از قار قار خوشم نمیاد

همونا که تو روزای سرد و بادی با اون منقار سرخشون سرشونو خم میکنن و تو چشات زل میزننو میخونن(قار قار)...

این کلاغو بی اندازه دوس دارم این جا میگن هر وقت میخونه کسی میاد خونه .مهمون میاد

زیاد جدی نمیگیرم...

ولی این کلاغو دوس دارم از شیرجه رفتنش تو آسمون از زود بیدارشدنش و از نجابتش از زود خوابیدنش...

از پریدنش ...

این کلاغ عمرا هویت خودشو گم کنه ...

عمرا بخواد از کبک تقلید کنه...

این بار اگه اومدو خوند یه آرزوی خوب میکنم

آرزو میکنم یکی بیاد ...

دلم مهمون میخواد

دلم یه همزبون میخواد...

کسی که تنهاییامو نابود کنه...

کسی که مرحم شه برای زخمای بی درمان




نظرات 6 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 00:45 http://httphttp://toosiscia.blogsky.com

سلام ...این روزها همه دنبال خرید و خونه تکونی هستند..هیچکس از من بی کارتر پیدا نمیشه.. چون نه پا دارم برای بیرون رفتن نه پول برای خرج کردن ..امیدوارم از این مهمون خوشت بیاد هر چه میخاد دل تنگت بگو ؟من میخام محرم رازت باشم ...

سلام
خوبه شما یه دلیل محکم واسه بیرون نرفتنو خونه تکونی نکردن داشتی
من چی بگم ...
من بازم میگم منتظرم شما برین پارالمپیک تا من تشویقتون کنم
اونموقع پانداشتنتونو به رخ همه بکشین
خونه هیچی نداریما تا خیلیم ریخت و پاشه حال ندارم تمیز کنم اصن شما بوی عید میشنوی ؟من که نمیشنوم.

لیلی سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 http://sohre1370.blogsky.com

مهمان خوانده یا ناخوانده؟

این روزها زندگی واسه همه سخت شده...باید نگران باشیم..لحظه هامون تو خطره..داریم دسی دسی زندگیمونو با تنها موندن نابود میکنیم...مواظب لبخندت باش یادت باشه لبخند همیشگی نیست اما غم شاید همیشگی باشد

اره لیلی من همیشه لبخند میزنم
دس خودم نیس ولی تنها که میشم سر درد میگیرم از بس غم وغصه میاد جلو چشم
حق باتوه
ولی محیط بیرونم تو شاد کردن ما نقش داره
هر چیم ما زور بزنیم شاد باشیمو خودمونو عوض کنیم وقتی هوای بیرونو ادماو ... پر غمه از دست تو کاری ساخته نیس البته این نظر منه...

گندم سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 14:30

یه روز خوب میاد من اینو میدونم....
امیدوارم زودتر بیاد اونی ک منتظرشی

من اصولا تو زندگی هدف خاصی ندارم
.
.
تو از کجا فهمیدی؟
.
شوخی کردم (خو نی خوا)به زبون محلی بودا !!!!
یعنی خویش و قوم

تارا سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 21:05

عزیزم تنهایی اونقدرا هم تلخ نیست میگن تنهایی سایه ی روحه و ادم نباید با سایش بجنگه چون فقط خودشو خسته می کنه!

خو زودتر میگفتی دختر
پ من تا سی سالگیم تنها میمونم
حالا کی گفته تلخه من خواستم تو رو امتحانت کنم

sms چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:37 http://dragoncruel.blogsky.com

همیشه تواین فکربودم که چراکلاغ رو بدمیدونن!؟
صدای قارقارچراشگون میدونستن!!!
من میگم همش ازبدی های ماداره میگه داره شکایت میکنه مابخاطرهمین ازکلاغ بدمون میاد!

سلام دوست من
ممونم
بله خب هر کسی یه نظری یه حسی یه باوری نسبت به کلاغ داره
شاید اگه بدی هامون کمتر بود ازش بدمون نمیومد
نظر زیبایی بود...

یادداشتهایی برای هیچکس چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 21:14 http://badsectorr.blogsky.com


ای جغد ها ، ای زاغ ها غمگین مباشید
زیرا اگر دشنام زیبایی شما را رانده از باغ
و آوازتان شوم است در شعر خدایان
من قصه پرداز نفس های سیاهم
فرخنده می دانم سرود تلختان را .

زیبا بود ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد