چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...
چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...

بخونیدش حتما زیبا تر میشید...

آنکس را میستایم که ستایش گویندگان ،تا آخرین حد مبالغه ،وصف کمالش را کفایت نکند وروزی خوران از شمردن نعمت بی پایانش عاجز باشند وهر چه بکوشند یک از هزار آن را سپاس نتوانند...!!!

وه...چه پایگاه بلندی که افکار دوراندیش در پیرامون آن نگردد؛چه اقیانوس ژرفی که غواص خرد بازیچه ی کوچکترین موجش گردد،همی شنا کند ودر جزر و مد آن دریای بیکران بی اختیار بدینسوی وبدانسوی رود ولی سرانجام همچون دسته ای خاشاک تسلیم تلاطم امواج شود.

دستی تهی به ساحل آورد واندامی سخت خسته و فرسوده به کنار کشد!

صفات کمالش را حدی نیست تا بتوان به میزان آن پی برد و نامهای دلاویزش آنچنان بزرگ  و پاک باشد که از سطح عالی لغات فراتر نگاشته شده است.

پری رویی که تاب مستوری ندارد ناگزیر خود بیاراید وچهره زیبایش را بصاحبدلان واحساسات آشفته عرضه کند تا دلها ببرد وخاطره ها شیدا سازد....

پ.ن:سخنان زیبای مولایمان علی علیه السلام

نظرات 6 + ارسال نظر
گندم پنج‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 22:21

چقدر شیوا و دلنشین بود.
هم استفاده کردم هم لذت بردم
مرسی عزیزم

منم همین طور عزیز

لیلی جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 14:50 http://sohre1370.blogsky.com

خیلی شیرین و صادقانه ست...

مهدی شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:01 http://httphttp://toosiscia.blogsky.com

قشنگ و عالی ...خونه تکونی و شستن قالی..

به به
آفرین فقط اقا مهدی مواظب باشین بچه گربه ها خیس نشن
من عاشق بچه گربه ام یعنی میمیرمو زنده میشم...
فقط نمیتونم بهشون دس بزنم
من هنوز دس به سیاه و سفید نزدم

تارا یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 00:37 http://unpredict.blogfa.com

وای چکاوک جون چقدر این پستت با وجود زیبایی با پست جدید من متفاوت بود. من یه جورایی زیبا اما مخالف تو نوشته بودم با این حال از نوشتت لذت بردم.

هیچم مخالف من ننوشته بودی نازنینم...
احساساتت برام خیلی ارزشمنده
برام خیلی عزیزی خوشکلم
از این که با صداقت مینویسی ...
خدا رو شکر نظرم تو بلاگفا ثبت شد
متنتو خوندم
روش فکر میکنم میخواک کلی چیز برات بنویسم
همیشه بخندی

گندم دوشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 13:08 http://ATREGANDOM.BLOGSKY.COM

به خدا بگویید
زمستانش سرد نیست
جمع کند تکرار فصل هایش را
من در تابستانش هم از سوز سرد تنهایی دندان به دندان ساییده ام

زیبا بود عزیزم
لذت بردم

(✿◠‿◠) زینب چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 http://zaraban-z.blogsky.com

واقعا قشنگ بود
چیزی ندارم جز این که بگم

مرسی خانومم مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد