گاهی وقتا یه حسای عجیب قریبی رو توی خودم میبینم .یه حسی شبیه گُر گرفتن .بغض و غضب همه اینا باهم میان !
خیلی کم پیش میاد ولی چند روز پیش اینو واقعا فهمیدم که هست .
توی همچین لحظه ای فقط ذکر "صلوات"ارومم کرد.
نمیخوام توی شخصیتم رشد کنه چون هیچ وقت آدم حسودی نبودم!
خدایا من این حسو سرکوب میکنم !کمکم کن
سلام چکاوک گلممممم,قربونت بشم,مرسی که همیشه به فکرمی,خیلی حالم بده,دعام کن عزیزم
عزیزدلممممم .مطمئن باش حل میشه مهربانم.صبر داشته باش.بسپار به خودش که عاقبت خوب میشه.همیشه اخر کارا خوبه.بدون هنوز اخرش نیست.
من چکاوک رو حسود نمیبینم:)به هیچ عنوان
پس من چرا فک کردم شدم؟:/
حسو که سرکوب نمیکنن عزیزم...معالجه اش میکنن...
ممنونم سرباز.
چجوری؟