چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...
چکاوک پر از آرزوی پرواز

چکاوک پر از آرزوی پرواز

کاش زمان کمی مکث می کرد...

نگاه رنگی رنگی

یادم می آید  در آن گذشته های دور بعضی وقتها که  در جمعی برو بچه ها از همسر مورد علاقه خود در آینده صحبت میکردند چهار شانه بودن و قد بلند و نمیدانم آن صدای کلفتو گره خورده مردانه و چه و چه و چه ...

من اما چشم های رنگی و آن هم سبز با موهای بور آرزو داشتم (لبخند)چیزهای دیگر به اندازه این خصوصیات ظاهری مهم نبود :)

شنیده بودم رنگ چشمانش سبز است ولی کیفیت و کمیت آن را اصلن نه...

میدانی اولین نگاه رنگیش را تا عمر دارم از یاد نمیبرم  درست در اولین برخورد و سلام و لبخند  نگاه رنگیش گیر کرد وسط این دل ...

این آرامش ،این خوشی ،این زنده گیی  آسون بدست نیومده !یک عمر براش جون کندم ،براش لحظه شماری کردم ،براش دعا کردم 

خدایا شکرت  بابت همه چی شکر...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد